$BlogRSDUrl$>
Thursday, September 25, 2008من از شبح گوبلز میترسممیترسم، وقتی در نقل قولها میشنوم که: احمدی نژاد خیلی خوب حرف زد، یادمان رفته که چگونه او قبل از انتخابات میگفت، آخر چرا به چند موی جوانان بند میکنیم و مشکل مملکت ما آخه این چیزهاست؟ میترسم، میترسم که این مردک درغگو و پوپولیست .... صدای مردم فلسطین شده میترسم، وقتی ژورنالیست با سابقه ای مثل لری کینگ از او راجع به زنان ایران نمی پرسد، راجع به قتل عام 67 نمی پرسد، راجع به قتلهای زنجیره ای نمی پرسد، راجع به اعدام نوجوانان نمی پرسد، راجع به اعدام در ملع عام نمیپرسد، راجع به ... *** از این که کوتوله های عربده کش با کپی ای از آفتابه های پلاستیکی سوراخ دار کره شمالی آهای نفس کش را سرمیدهند میترسم. میترسم، زمانی که از زبان دانشجویی میشنوم: در هیچ کشور تحت دیکتاتوری تغییری از درون رخ نداده مگر اینکه کشورهای قدرتمند غربی آنرا خواسته باشند میترسم، وقتی که ملت ایران در جوکهایشان میگویند: سربازان آمریکایی کربلایی شدند، خدایا آنها را مشهدی شان هم بکن
|
|
|