<$BlogRSDUrl$> Javaanehaa "جوانه ها"

Monday, December 31, 2007


Civil Courage 



یکی از عکس های تجمع 22 خرداد در میدان هفت تیر در ذهن ها ماند .همان زنی که انگشت اشاره اش را به سمت یکی از نیروهای پلیس نشانه گرفته بود و با او صحبت می کرد.
معصومه ضیاء از دستگیر شدگان تجمع 22 خرداد همان زن جوان در عکس است که آن روز می خواست به پلیس بفهماند که کارشان نه تنها غیر قانونی نیست بلکه اینگونه سزاوار ناسزا و برخورد خشونت آمیز نیز نیست. معصومه ضياء 22 خرداد سال 85 در تجمعی اعتراضی زنان نسبت به قوانین تبعیض آمیز در میدان هفت تیر دستگیر شد و يك هفته در بند 209 زندان اوين به سر برد.
یک سال حبس تعزیری رایی است که تا کنون دادگاه برای این فعال جنبش زنان صادر کرده است و به همین زودی ها دادگاه نتیجه تجدید نظر را اعلام می کند .اما معصومه ضیاء نسبت به رای نهایی دادگاه موضع خاص خودش را دارد:"برایم فرقی نمی کند. نتیجه هرچه باشد من در راه فعالیت اجتماعی برای زنان مصمم تر شده ام."
رای هایی که دادگاه برای دستگیر شدگان 22 خرداد صادر کرده، معصومه را در بهتی فرو برده که انگار یک سال حبس تعزیری خودش را نمی بیند:"فعالیت های زنان فعالیت هایی نیست که چنین حکم هایی در انتظارشان باشد.احساس می کردم در جامعه ای که جمهوریت را به یدک می کشد زندگی می کنم و بنابراین انتظار چنین حکم هایی را برای این فعالیت ها دور می دانستم."
او می گوید:"قرن 21 قرن گفتگو در چارچوب علمی،اجتماعی و فرهنگی و غیره است اما نتیجه این حکم ها نشان داد که در دادگاهها و زندان های ما چوب و چماق حاکم است و نه گفتگو."
و برای تایید حرف هایش به همان عکس ثبت شده در کنار متروی هفت تیردر روز 22 خرداد اشاره می کند:"نیروهای پلیس مردی را کتک می زد که دیدنش بسیار دردناک بود و قبل از آن هم یک مشت توی صورتم کوبیده بودند که اعتراض من عکسی شد که شما به آن اشاره می کنید.من فقط می خواستم بگویم که این کارشان درست نیست و حتی پس از گذشت دو سال آن صحنه های خشن را نمی توانم فراموش کنم."
معصومه ضیاء حادثه 22 خرداد و دستگیری اش در میدان هفت تیر را نقطه عطف فعالیت هایش می داند:"در زندان بود که قوانین تبعیض آمیز را لمس کردم .این که احساس کردم به عنوان یک زن حق صحبت کردن و اعتراض را ندارم و این خیلی دردناک است."
حدود یک هفته در زندان اوین بودن برای معصومه کوله بار تجربه به بار آورده است:"لحظه لحظه ی زندان برایم خاطره بود و بزرگ ترین درس های زندگی ام را همان زمان ها آموختم.آنجا احساس زیبای با هم بودن و اتحاد را تجربه کردم. و از همان زمان بود که مسئله زنان هم برایم به طرحی جدی تبدیل شد."
"اگر حکم یک سال حبس ات تایید شود چه می کنی؟"معصومه با همان آرامش همیشگی اش جوابم را می دهد:"می دانم که آن شرایط را تحمل می کنم.این که کجا باشم مهم نیست . ورودم به فرایند فعالیت های اجتماعی زنان مرا مصمم تر کرده است و حتی اگر حکم ام نهایی شود عزمم را برای مبارزه جزم کرده ام."
او از وقتی وارد جریان های شکل گرفته زنان شده از نزدیک مشکلات را لمس کرده است:"هر چند قوانین ضد زن درزندگی من چندان نقشی نداشته اما تاثیر این قوانین را بر زندگی زنان ایران می بینم. همین دیدگاه های سخیف نسبت به زنان ناشی از این قوانین است."
او می گوید:"در جامعه نگاه غلط به خودم به عنوان زن را حس می کنم اما دوست دارم وقتی دخترم بزرگ شد به دختر بودنش افتخار کند".
چه دردی بزرگ تر از این است که ببینی دختران جامعه ات از جنس شان ناراحت باشند و توانایی را در مرد بودن ببیند؟



Thursday, December 20, 2007


و باز هم کریسمس .... عجب گیری کردم ها 


در میان فامیل و آشنایان آلمانی من چندتایی هستند که خودشان را در مورد ایران متخصص میدانند. از جمله:
١- آقای L که در معتبرترین مجله‌های آلمانی سردبیر قسمتی است، و وقتی میبیند که من با حرارت دارم راجع به مسائل ایران صحبت میکنم، لبخند عاقل اندر ... میزند و به من میگوید که من مسائل را خیلی سیاسی میبینم.

٢- خانم R که در یکی از روزنامه های دست راستی و با تیراژی متوسط در سطح آلمان جانشین سردبیر است، وقتی که من از مبارزات زنان ایران و یا خواسته های آنان سخن میرانم به من میگوید که من سالها است که در ایران نبوده‌ام پس نمیتوام آنطور که باید و شاید از ایران امروز شناخت داشته باشم. البته شناخت ایشان هم به پروازهای فیرست کلاس ایشان با لوفت هانزا از فرانکفورت به تهران و بعد با ایران ایر به اصفهان و با ماشین مخصوص به ویلای خانواده شوهرشان در جایی در اصفهان و هدایای گرانقیمت خانواده شوهرشان از جمله فرشهای نفیس و خوردن بریانی محدود میباشد و بس.

٣- آقای K که دکترای شرق شناسی دارد و یکی از مشاوران سیاسی حزب دست راستی اتحاد دموکرات مسیحی (حزب صدراعظم کنونی آلمان) است هر وقت مرا میبند میگوید که من بی خود دارم وقت خودم را تلف میکنم. از نظر او ایران واقعی همین هست که الان وجود دارد. یعنی همین احمدی نژاد و خرافات و تعصبات کور و ... او معتقد است ایران زمان شاه ساختگی بود و ایران همین هست و خواهد بود و من و اپوزیسیون آب در هاون میکوبیم.

٤- آقای F که استاد حقوق یکی از دانشگاهای آلمان است و هنوز به ایدئولوژی چپ سالهای دهه هفتاد خود پایبند است. او با اینکه در یک دانشگاه کنزرواتیو و در یک رشته‌ای که معمولاً آدمهای دست راستی و کنزرواتیو اجازه اشتغال پیدا میکنند، با موهای بلند ( تا به کمر) خود و با شلوار جین و کاپشن خاکی و یا مشکی رنگ جین به کلاسهای درس میرود. ضمناً سیگارش را هم هنوز خودش می پیچد و تنباکوی مورد نیازش هم (که خیلی بد بو هم هست) را از واردات آمریکای لاتین انتخاب میکند. او هم هر وقت مرا می بیند میپرسد: تو از این خوکهای سرمایه داری و یا سگهای امپریالیستی توقع داری که ایران را رها کنند؟ منظورش البته نامه های اعتراضی و تقاضاهایی است که در مورد روابط ایران و آلمان، و یا تقاضای پادرمیانی برای آزادی فعالین داخل ایران و یا مثلاً همین آخری ها اعتراض به آزادی دارابی، به مسئولان آلمانی ارسال میکنیم. وی همیشه از من میخواهد که به جای فعالیت مثلاً در زمینه زنان به تقویت نیروی ضدامپریالیستی کمک رسانم ...و آخرش به اینجا میرسد که تنها مخالف جرج بوش باشم و در مقابل رژیم ایران چیزی نگویم که نکند بهانه ای به دست نئوکانها برای جنگ بدهم ....
خوب دوباره کریسمس در پیش است و من باز دوباره باید از این همین حرفها بشنوم.... عجب گیری کردم‌ها



Wednesday, December 12, 2007


آزادی یک تروریست در سالروز حقوق بشر!! 


به گزارش خبرگزاری های ایران، دارابی تروریست هنگام ورود به تهران، از سوی علی باقری معاون وزیر خارجه در امور اروپا و آمریکا، در فرودگاه مورد استقبال کرد.
باقری هنگام استقبال از دارابی در فرودگاه مهرآباد، بی شرمانه خطاب به خبرگزاری ها ادعا کرد: «در این مسئله مهم آن بود که دارابی بی گناه و بدون ارتکاب جرمی دستگیر و برای او حکم حبس ابد صادر شد.»
در فرودگاه تهران، حکومت اسلامی، یک نشست خبری برای دارابی ترتیب داد. دارابی در این نشست خبری، در پاسخ به سئوالی در خصوص این كه قبل از دستگیری چه سمتی داشت؟ گفت: موقعی كه دستگیر شدم هیچ سمتی در هیچ تشكیلاتی نداشتم و فقط عضو اتحادیه دانشجویان مسلمان در اروپا بودم. وی افزود: یكی ‌از مسایلی كه باعث دستگیری من شد، این بود كه با بچه‌ های مسلمان اعم از ترك، عرب و لبنانی تماس داشتم. وی، در ادامه تاكید كرد: سمت‌ هایی كه بعدا در حكم دادستانی و حكم دادگاه به من نسبت دادند، كاملا ساختگی بود.
دارابی، گفته است که در نظر دارد با انتشار کتابی، علیه دستگاه قضایی آلمان دست به افشاگری بزند و بی گناهی خود در ماجرای میکونوس را ثابت کند. دارابی ضمناً از تلاش مقامات حکومت اسلامی، به خصوص وزارت خارجه برای آزادی خود تقدیر و قدردانی کرد.
خبرگزاری ایرنا، در گزارش ورود دارابی به تهران نوشت، علت محکومیت این شهروند جمهوری اسلامی و سه شهروند لبنانی صرفا حضور در محل وقوع حادثه و مطلع بودن از آن بوده است. دارابی گفته است که یکی از دلایل بازداشت او عضویت در اتحادیه دانشجویان مسلمان در اروپا بوده و تاکید کرده که هرگز عضو وزارت اطلاعات یا تشکیلات دیگر جمهوری اسلامی نبوده و این اتهام بر اساس گزارش یک موسسه بریتانیایی وارد پرونده شد.
اگرچه خود دارابی و همچنین مقامات حکومت اسلامی، سازمان دهی و ترور میکونوس را انکار می کنند و بر عدم عضویت دارابی در ارگان های امنیتی و جاسوسی و سپاه پاسداران تاکید میورزند، ولی او به عنوان یک «قهرمان» و یک «مقام مهم حکومتی» بوسیله مقامات رسمی حکومت اسلامی در فرودگاه مهرآباد استقبال می شود!






یک حرف حساب در یک سالروز

ادامه در اینجا




Monday, December 10, 2007


گزارشی کوتاه از وضعيت حقوق بشر در ايران 


به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر
افزايش صدور و اجرای حکم اعدام، گسترش دستگيری و محاکمه دانشجويان و فعالين سياسی، اجتماعی و فرهنگی، سرکوب بی وقفه زنان در عرصه های مختلف، اخراج و بيکاری کارگران و دريغ کردن حقوق اوليه آنها و...؛ نشان وسعت و عمق نقض حقوق اوليه و انسانی مردم در ايران است.
آمار و ارقام زير، که توسط فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر تهيه و تنظيم شده است، منعکس کننده بخشی از اين فاجعه انسانی است. اين گزارش، که فاصله زمانی از دسامبر ۲۰۰۶ تا نوامبر ۲۰۰۷ را در بر می گيرد، شامل موارد نقض حقوق بشر است که در رابطه با دانشجويان، مطبوعات، فعالين سياسی و اجتماعی، کارگران و زنان اعمال می گردد. و ضمناً در بر گيرنده موارد صدور و اجرای حکم اعدام نيز می باشد.

ما از تمامی مدافعين حقوق بشر خواستاريم تا عليه نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر در ايران عکس العمل نشان داده و اعتراض و اقدامات خود را جهت متوقف ساختن آن بکار ببندند.

متن گزارش

کل موارد نقض حقوق بشر، که در فاصله زمانی اين گزارش ثبت و جمع آوری شده است، به شرح زير به اطلاع می رسد:

دانشجويان
· بازداشت: ۱۲۳ مورد
· بازجوئی: ۴۶ مورد
· احضار به دادگاه: ۲۶ مورد
· محاکمات: ۱۱ مورد
· احکام صادر شده توسط دادگاه ها: ۳۴ مورد
· احضار به کميته های انضباطی: ۳۳۶ مورد
· احکام صادر شده توسط کميته های انضباطی: ۳۳۱ مورد
· اخراج از دانشگاه: ۳۴۴مورد
· ضرب و شتم دانشجويان: ۲ مورد
· تعليق از تحصيل: ۲۴ مورد
· تهديد و ارعاب: ۴ مورد
· انحلال نهادهای دانشجوئی: ۲۷ مورد
· توقيف نشريات دانشجوئی: ۳۷ مورد
· جلوگيری از اجرامی مراسم: ۱۴ مورد
· حمله به نهادهای دانشجوئی: ۱ مورد
· بازرسی منازل: ۳ مورد
· اعتصاب غذای دانشجويان: ۴ مورد

مطبوعات
· احضار به دادگاه: ۲۸۳ مورد
· بازداشت: ۲۶ مورد
· بازجوئی: ۲۱ مورد
· محاکمه: ۵۸ مورد
· احکام صادر شده توسط دادگاه ها: ۴۱ مورد
· توقيف کتاب: ۱۳ مورد
· مسدود کردن سايت ها: ۲۰ مورد
· توقيف مطبوعات: ۲۵ مورد
· جلوگيری از نمايش فيلم: ۶ مورد
· اخراج از کار: ۳ مورد
· تهديد و ارعاب: ۱۱ مورد
· تعطيلی نهادهای مطبوعاتی: ۶۵ مورد

فعالين سياسی، اجتماعی و فرهنگي
· احضار به دادگاه: ۸۲ مورد
· بازجوئی: ۱۷۵ مورد
· بازداشت: ۱۷۳۵ مورد
· محاکمات: ۶۸۱ مورد
· احکام صادر شده توسط دادگاه ها: ۵۲۰ مورد
· تهديد و ارعاب: ۲۲ مورد
· آزادی با قرار وثيقه: ۷۳ مورد
· ممنوع الخروح: ۱۴ مورد
· ضرب و شتم: ۲ مورد
· اخراج از کار به دليل فعاليت سياسی: ۴۶ مورد
· جلوگيری از اجرای مراسم: ۱۳ مورد
· حمله به نهادهای مدنی: ۵ مورد
· بازرسی منازل: ۷ مورد
· جلوگيری از فعاليت تشکل های سياسی: ۱۵ مورد
· ترور در داخل کشور: ۱ مورد

کارگران
· عدم پرداخت حقوق و مزايا: ۱۰۵۶۸۶ مورد
· اخراج از کار: ۱۴۹۴۶ مورد
· بازداشت: ۸۳ مورد
· احضار به دادگاه: ۳۱ مورد
· احکام دادگاه: ۷۵ مورد
· محاکمه: ۹ مورد
· مرگ در حين انجام کار: ۱۱۲۷ مورد
· بازجوئی: ۲۶ مورد
· حمله به تجمع کارگران: ۳ مورد
· تعطيلی نهادهای کارگری: ۱ مورد

اعدام
· اعدام شده گان: ۲۶۰ مورد
· منتظرين اعدام: ۳۱۳ مورد
· منتظرين اعدام (زندانيان سياسی): ۸ مورد
· اعدام شده گان (زندانيان سياسی): ۱۸ مورد
· اعدام در ملاء عام: ۸۷ مورد
· هنگام ارتکاب جرم زير ۱۸ سال سن (اعدام شده): ۶ مورد
· سنگسار (احکام اجرا شده): ۱ مورد
· سنگسار (احکام صادر شده): ۷ مورد

زنان
· احضار به دادگاه: ۴۴ مورد
· محاکمه: ۸ مورد
· احکام صادر شده: ۱۵ مورد
· بازداشت: ۳۳ مورد
· تهديد و ارعاب: ۶ مورد
· بازجوئی: ۱۸ مورد
· ممنوع الخروخ: ۲ مورد

دستگيری عمومی، قتل مردم
· دستگيری عمومی: ۲۴۷۸۳ مورد
· قتل مردم: ۳۲ مورد
· قتل مشکوک: ۳ مورد

زندانيان سياسي
· اعتصاب غذا: ۳۷ مورد
· ممنوع الملاقات: ۱۵ مورد
· جلوگيری از مرخصی جهت درمان: ۱۲ مورد
· ضرب و شتم: ۳ مورد
· بازجوئی مجدد: ۱۶ مورد
· مرگ در زندان: ۱ مورد
· نقض عضو بر اثر شکنجه: ۳ مورد
· مفقود الاثر: ۸ مورد
· بلاتکليف: ۲ مورد
· محاکمه مجدد: ۵ مورد
· احکام صادر شده در دوران محکوميت: ۶ مورد
· جلوگيری از آزادی: ۶ مورد

قصاص
· قصاص دست: ۸ مورد
· قصاص چشم: ۱ مورد


۱۹/۰۹/۱۳۸۶--- ۱۰/۱۲/۲۰۰۷
ihrnena@gmail.com

"فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی”

انجمن فعالان حقوق بشر در ايران ـ کانادا : FaalanHRC@yahoo.ca
siterahaei@yahoo.com :انجمن مدافعین حقوق بشرو دمکراسی در ایران – فرانسه
اتحادیه برای دمکراسی در ايران ـ ايتاليا : updi@libero.it
اتحاد برای دفاع ازحقوق بشر در ایران – واشنگتن – آمریکا : adhri1@yahoo.com
info@bashariyat.de :کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – آلمان
shafaei@azadegy.de شبکه فعالان حقوق بشر ایرانی در آلمان :
HRIRNL@gmail.com : کانون دفاع ازدمکراسی در ایران– هلند
info@komitedefa.org : کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – سوئد
defendhriran_ca@yahoo.com :کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – کالیفرنیا – آمریکا
komitenoran@yahoo.no کمیته نوران ( کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – نروژ) :



Thursday, December 06, 2007






Wednesday, December 05, 2007


دشمن ملت ایران کی است؟ و کجا است؟ 



قیمت بشکه نفت به صد دلار رسید.
خود دولتمردان حکومت عدالت اسلامی میگویند که میلیاردها دلار هپل و هپو شده است،
رنیس جمهور مهرورز هم نمیداند که این پولها کجا رفته.
راستی رئیس جمهور برای اداره کجا انتخاب میشود؟

البته در ایران باید همه چیزمان به هم بیاید دیگه. رئیس جمهور کشورمان را امام زمان برای این بالای سر ما فرستاده است تا هر چند روزی بگوید اسرائیل باید از روی نقشه محو شود و داشتن بمب اتمی هم حق مسلم ایشان است. بعد هم به جای اینکه دیگران به وی بگویند: جناب آقای دکتر، این سیاست را صدام حسین هم اجرا کرد و ببین چه بر سر خودش و مردم عراق آورد، برعکس هندوانه زیر بغلش میگذارند و در این بادکنک، یعنی همان دکتر هوشمند ما، بیشتر میدمند. .... و همین روزها است که این بادکنک بترکد و کثافات آن اول بر روی سر و صورت خود این باد کنندگان بپاشد.



تصویر بالا بچه های حادثه ديده بر اثر آتش سوزی، به علت ایمن نبودن بخاری مدرسه، در روستای درودزن مرودشت از توابع شيراز را نشان میدهد. بقیه عکسها را (البته اگر میدانید که میتوانید تحمل کنید ) در اینجا نگاه کنید.

راستی، آقای دکتر مهندس رئیس جمهور مهرورز گفته که ایران تا چهل سال دیگر به ژاپن میرسد. یاد گفته یک بابای دیگر میافتم که سی سال پیش میگقت ایران به دروازه های تمدن بزرگ رسیده است.

از بزرگی نقل میشود که: تاریخ دوبار تکرار میشود . یک بار به صورت تراژدی و یک بار به صورت کمدی. ولی برای ما ایرانیان هر دوبارش تراژیک است .
------------------------
تصویر اول از فتوبلاگ کسوف



Tuesday, December 04, 2007


Ain't Got No...I've Got Life 


برای جلوه جواهری، مریم حسین خواه و همرزمانشان




Sunday, December 02, 2007


مدتها بود میخواستم بگویم که .... 



همانطور که فکر میکردم، از آنجائیکه چهار کتاب از کتابهای منتشر شده از سوی مرجان ساتراپی را خوانده بودم و به خوبی با مضمون فیلم آشنا بودم، فیلم پرسپولیس بهترین وسیله ای است که میتوان به غیر ایرانی نشان داد که چه بر ما رفته است.
وقتی که از سینما بیرون آمدم شروع به مرور سالهای پشت سرگذشته کردم، سالیانی که به عنوان یک تبعیدی ایرانی سعی کردم همراه با اپوزیسیون صدای ایرانی دگراندیش را به گوش جهانیان برسانیم ولی موفق نبودیم. اپوزیسونی که اینهمه ادعا دارد و همیشه خود را در هر موردی محق میداند واقعاً در این بیست و اندی سال چه کرد جز فرقه گرایی و برسر و کله هم زدن؟ اپوزیسیون ایرانی ( البته که این نقدی به خودم هم میباشد) به قول آلمانها تنها یک große Klappe دارد. نمیدانم چه ضرب‌المثل فارسی را میتوان جایگزین آن کرد ولی مفهوم آن این است که حرف زیاد زده میشود ولی هیچ چیزی پشت حرفها نیست. همین امسال تابستان گردهمایی زندانیان سیاسی به مناسبت قتل عام تابستان ٦٧ در کلن برگزار میشود، دوباره همانهایی که به خوبی میدانند برخودشان چه رفته دور هم جمع میشوند و اصلاً هم نمیپرسند این گرد همایی باید چه هدفی را دنبال کند؟ آیا فقط همدردی گروهی است، که خوب این در جای خود اشکالی ندارد. ولی پس نمیتوان ادعای آنرا داشت که با افشاگری و ... به مبارزه به رژیم پرداخته میشود.
ما شاهد آن هستیم که دوباره سمیناری از سوی یک عده از اپوزیسیون ایرانی برگزار شد بدون آنکه برای غیر ایرانیان هم برنامه ای در نظر گرفته شود، بدون آنکه در رابطه با مطبوعات، حداقل محلی، فکری شده باشد، بدون آنکه ... و تنها نقل قولهای تکراری انجام شد و شعارهایی تکراری هم سر داده شد و به رژیم بدو بیراه گفته شد و بعد از آن هم برگزارکنندگان و مدعوین به سرو کله هم پریدند. و رفت تا دو سال دیگر که این در بر همین پاشنه بچرخد.

اما کسانی مانند آذر نفیسی ( با کتاب لولیتا خوانی در تهران ) و یا مرجان ساتراپی با پرسپولیس که هیج ادعای سیاسی بودن ندارند، توانستند هزاران بار گسترده تر و مؤثرتر از لشگر اپوزیسیون ماهیت رژیم توتالیتر ولایت فقیه ایران را برای غیر ایرانی به تصویر کشند و آنرا افشا سازند.
البته من اینرا هم میدانم که سیاست کشورهای غربی میتواند در موفق بودن موارد برشمره بالا موثر بوده باشد، ولی اولاً این ادعا صد درصد صحت ندارد و دارای ظرافتهای خاصی است که اگر آنها در نظر گرفته شوند میتوان به نتیجه مطلبوب رسید. برای مثال مورد فرج سرکوهی و یا حتی دادگاه میکونوس، یعنی آنجا که اپوزیسیون سر خود را از لاکش درآورد و به لابی گری در بین غیر ایرانیان پرداخت، ما شاهد نتایج مثبت هستیم.
دوماً گیرم که این چنین باشد، خوب که چی؟ مگر ما همین را نمیخواستیم . حالا که تنور داغ است چرا ما این فرصت تاریخی را از دست بدهیم.

خانم ساتراپی متشکریم.




جلوه جواهری بازداشت شد 






گیرم که درباورتان به خاک نشسته ام، و ساقه های جوانم ازضربه های تیرهایتان زخمدار است، با ریشه چه میکنید ؟ گیرم که در سراین باغ بنشسته در کمین پرنده ای، پرواز را علامت ممنوع میزنید، با جوجه های نشسته در آشیان چه میکنید؟ گیرم که میکشید، گیرم که میزنید، گیرم که میبرید، با رویش ناگزیر« جوانه ها » چه میکنید؟



صفحه اول


تماس



آرشیو




همسایه ها


Weblog Commenting by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?