
در برخورد اولی که این مجسمه (صندلیای که یکی از پایه های آن شکسته است) را در میدان جلوی در ورودی مقر سازمان ملل در ژنو دیدم، فکر کردم آن هم به مانند هر کار هنری دیگر که هر بینندهای بسته به آنکه از کجا میآید ( ملیت، فرهنگ، مذهب، طبقه و...) و چه گذشته تحصیلی و تجربی دارد از آن برداشت مخصوص به خودش را خواهد داشت.... غرق در افکار خود و به دنبال برداشت خودم بودم که دوست همراهم گفت:
از آنجائیکه میخواستهاند در این محل نماد و سمبلی از یک انسانی که پایش را در اثر انفجار مینی از دست داده قرار دهند ولی از طرفی هم نمیخواستهاند که مجسمهای از انسان باشد این کار مورد قبول واقع شده است... و آن موقع بود که مرا بیش از پیش به فکر انداخت که چرا... ؟