
در اینمورد قبلاً نوشته بودم، ولی از آنجائیکه امروز چهلمین سالروز کشته شدن دانشجوی آلمانی که به همراه دانشجویان ایرانی برای اعتراض به دیکتاتوری و بی عدالتیهای رژیم شاه در تظاهرات شرکت کرده بود میباشد، بار دیگر آن واقعه را یادآور میشوم.
اصطلاحی در زبان آلمانی وجود دارد که از دوم ژوئن سال ١٩٦٧، بعد از سفر محمدرضا پهلوی و فرح دیبا به سرزمین ژرمنها در این کشور معمول گردیده است. آن اصطلاح و یا لقب Jubelperser که معنی لغوی آن "هوارزن ایرانی" است. در زبان فرانسه کلمهای وجود دارد به نام claqueur که معادل انگلیسی آنهم claquer است، در زبان فارسی عامیانه هم از اصطلاحاتی مانند " کفزن" و یا "سیاهی لشگر" استفاده میکنیم ولی هیچکدام مفهموم Jubelperser را نمیرساند.ولی علت آنکه چرا در زبان آلمانی مدرن "هوارزن ایرانی" جاافتاده است به این خاطر است که در طی ملاقات دوم ژوئن ١٩٦٧ دیکتاتور ایران و همسرش از برلین، مأموران اعزامی ساواک از ایران که میبایست به عنوان ایرانیان هوادار رژیم در خیابان برای شاه و شهبانویشان هورا میکشیدند متوجه میشوند نیروی آنچنانی در مقابل مخالفین نیستند. آنان به دنبال اجرای طرح " ب" چماق بدست ( به عکس توجه کنید) به دانشجویان ایرانی و آلمانی معترض که علیه این دیدار و همینطور سیاستهای شاه و آمریکا در ایران دست به تظاهرات زده بودند حملهور میشوند. در پی آن درگیری ایجاد میشود که با مداخلهء پلیس یک دانشجوی آلمانی کشته میشود (Benno Ohnesorg ).یعنی تصور بکنید که یک عده از ایران به آلمان میآیند تا هورا بکشند و به قول خودمانی روی معترضین را کم کنند و بعد آنقدر به قدرتهای پشت پردهء خود اطمینان داشتهاند که در خاک آلمان با چوب و چماق به جان دانشجویان حتی آلمانی میافتند (و خوب حتماً حقوق پاداش اضافی گرفته و سرراه برگشت خود سوغاتی هم خریدهاند ) .
در هر صورت جالب است که بدانید فردای آنروز شاه برای اینکه شهردار آنزمان برلین را که حسابی از این واقعه متأثر بوده ( البته شاید بیشتر به این خاطر که باید به ملت و و دولت و پارلمان به علت وقوع این حادثه جواب پس میداده است) دلداری بدهد در مقابل خبرنگاران میگوید:« ناراحت نباشید این چیزها در کشور ما عادی است و هر روز اتفاق میافتد». خوب حالا با این توصیفات انتظار داشتید به جای خمینی و احمدی نژاد آدمهای دموکرات بر مسند قدرت در ایران تکیه بزنند؟
خلاصه اینکه از آن تاریخ به بعد درکشور آلمان در اجتماعات، گردهمایی و مراسمها خواه سیاسی، ورزشی و یا صنفی وقتی که احساس شود عده ای مزدگرفته دست به اقداماتی از قبل طرح شده میزنند، آنها به لقب " هوارزنان ایرانی" مفتخر میشوند. ما اینیم دیگه! کدام ملیتی به غیر از ما میتواند در زبان آلمانی از اینگونه اصطلاحات بسازد؟