$BlogRSDUrl$>
Wednesday, April 11, 2007بنیاد پژوهشهای زنان ایرانی و تئوری نسبیت فرهنگی و فمینیسم بومی ....![]() هر ساله در حوالی نوروز برنامه سمینار بنیاد بیرون میاید و من را به جنب و جوش برای پیدا کردن بلیط و رزرو هتل و ...میاندازد، ولی امسال بعد از دیدن برنامه و به خصوص که در آن سر دنیا هم ( مریلند ) برگزار میشود، شور و حالی برای رفتن پیدا نکردم.
من شرکت کننده تعدادی از سمینارهای بنیاد در سالهای گذشته بودهام، حتی سمینار مونترآل در سال گذشته، که آنهم آن سر دنیا بود. ولی وقتی میبینم که سعی شده سخنرانان و حتی هنرمندان دعوت شده به سمینار امسال همه تقریباً از یک جریان فکری باشند. یعنی برگزار کنندههای امسال به تنها چیزی که فکر نکردهاند تنوع افکار و عقاید در میان زنان ایرانی است و حتی سعی نداشتهاند که در به جریان انداختن یک گفتمان در بین نیروهای مختلف در جنبش زنان بکوشند و خواستهاند سمینار امسال بنیاد را وسیلهای برای تک صدایی کردن جنبش زنان ایرانی خارج از کشورقرار دهند. این یعنی که حقیقت صد در صد نزد یک جریان است و دگراندیشانی مانند من یا باید همانجا که هستند بمانند و یا به روی خود نیاورند که آش چقدر شوره و من این هردو را توهین به خود میدانم. حتی سمینار وین که یکی از بدترین سمینارهایی بود که من در آن شرکت داشتم، سعی شده بود چند صدایی بودن در آن حفظ شود. در سفری هم که در تعطیلات چند روز پیش داشتم در همین مورد صحبتی با یکی از دوستانم که رابطه نزدیکی با برگزارکنندهگان سمینار امسال دارد داشتم. آن دوست گفت کسان دیگری مطلب ندادهاند. که این مرا قانع نکرد. تحمل مخارج، پرواز طولانی، منگ بودن در اثر اختلاف ساعت و بهم خوردن زمان خواب و بیداری و.... شنیدن اینکه فمینیسم انواع مختلف دارد ( غربی، شرقی، بومی، اسلامی و....) نه نمیارزد. شاید بتوان آن وقت را گذاشت روی یک کار ترجمه و یا نو کردن دیدار عزیزانم.
|
![]() |
![]() |