.............................................خواهر*
*
خیز از جا، پی آزادی خویش .................................... خواهر من، ز چه رو خاموشی
خیز از جای که باید زین پس .................................... خون مردان ستمگر نوشی
.
....................................* * * * * * * * * *
کن طلب حق خود ای خواهر من ................................ از کسانی که ضعیفت خوانند
از کسانی که بصد حیله و فن .................................... گوشهء خانه ترا بنشانند
.
....................................* * * * * * * * * *
تا به کی در حرم شهوت مرد .................................... مایهء عشرت و لذت بودن
تا به کی همچو کنیزی بدبخت .................................... سر مغرور و پایش سودن
.
....................................* * * * * * * * * *
باید این نالهء خشم آلودت ......................................... بی گمان نعره و فریاد شود
باید این بند گران پاره کنی ........................................ تا ترا زندگی آزاد شود
.
....................................* * * * * * * * * *
خیز از جای و بکن ریشه ظلم ................................... راحتی بخش دل پرخون را
جهد کن جهد که تأمین کنی .................................... بهر آزادی خود قانون را
--------------------------------------------
* این سروده را به فروغ فرخزاد نسبت میدهند. کسی اطلاع بیشتری دارد؟
* نباید فراموش شود که اگر این سروده از فروغ باشد، با توجه به سبکش به احتمال زیاد مربوط به سرودههای نوجوانی او میباشد و بیش از شصد سال از آن میگذرد. به همین دلیل شاید کلمه «خواهر» و یا «خون مردان ستمگر» در اینجا به زمان ما نخورد.