وقتیکه همهء تکههای پازل را کنار هم بگذاریم به نظر شما آیا روسیه کمتر از آمریکا در صد سال اخیر به ایران صدمه زده است؟ ببینید همین الان به خاطر اینکه این آقایان روسیه را در مقابله با آمریکا همراه خود دشته باشند، چگونه دارند سرمایههای این کشور را دودستی تقدیم قدرتمندان روسی میکنند. از تقدیم کردنهای قسمتهای مهم دریای خزر که منابع عظیم نفت و گاز را شامل میشوند در سینی طلائی گرفته، تا خرید گرانتر از بازار ابوقراضههای روسی (هواپیما و ماشینالات و تجهیزات) تا در اختیار قرار دادن منابع دیگر به قیمت کمتر از بازار و به خصوص حیف و میلی که بر سر نیروگاه بوشهر این سردمدران حکومت عدل علی انجام دادهاند و سرمایههای این مردم را که از سوئی در بیخبری نگاه داشتهاند و از سوی دیگر به هیچ وجهی نمیتوانند دست به اعتراض بزنند را در جیب روسها میچپانند.
اشتباه نکنید من نمیخواهم جنایات و خطرات آمریکا را کم اهمیت جلوه دهم، فقط سؤالم این است که چرا این یکی دیده نمیشود؟ چرا در باره جنایات و غارت این یکی صدایی از ایرانیان خارجنشین بلند نمیشود؟ مسئله مورد توجه اینجا است که اکثریت ایرانیان متواری و مهاجر در آمریکا به سر میبرند و همان اکثریت از آزادی بیان و عقیده (هر چند نسبی ) و دیگر فوائد یک جامعه سکولار و باز (البته که نسبی) برخوردارند و از آن استفاده میکنند تا فقط علیه آن بسیج شوند. و جالب اینکه همانهایی که به عنوان اپوزیسیون در این سالهای اخیر به خارج از کشور آمدهاند، همه تلاششان این بوده که سر از واشنگتن دربیاورند و اگر از هر جوانی در ایران بپرسی، آرزویش است که به ینگه دنیا برود ولی نوک حمله تنها و تنها به سوی آمریکا است ( و چه خوب که اینطور است) ولی توجهی به دزد سوم نمیشود.
یاد داستانی که مادربزرگم تعریف میکرد میافتم که میگفت روزی یک دزد به گنجی رسید، و شروع کرد توبرهاش را از آن پرکند که دزد دومی سر رسید. و خوب شروع کردند سر تصاحب گنج باهم به دعواو زدوخورد کردن که دزد سوم آمد و به راحتی گنج را با خود برد. حالا حکایت آمریکا و جمهوری اسلامی و روسیه است. خودتان پیدا کنید کدامین دزد چندمی است.