
ما ایرانیان در زبان محاورهای و نوشتاری خود مقدار زیادی ابهامات وناروشناییهایی داریم که بدون توضیحات اضافی قادر به بیان منظور خود نخواهیم بود. این مورد به خصوص در مورد لغات، اصطلاحات و جمله بندیهای مربوط به حوزه زنان بیشتر از موارد دیگرخودنمائی میکند. به نظر من یکی از وظایف فمنیستهای ایرانی توجه دادن عموم به پالایش، شفافیت سازی و به روز کردن زبان و فرهنگ ایرانی مربوط به زنان میباشد.
برای نمونه مفهوم دختر و زن جوان برای ما روشن نیست. یک نوجوان ١٦ ساله که شوهر و بچه دارد، یک زن جوان است و یک بزرگسال (بیولوژیکی و قانونی) ٢٧ سالهء مجرد که نزد خانوادهاش زندگی میکند دختر جوان نامیده میشود. آیا نباید رشد بیولوژیکی ملاک قرار بگیرد و نه موقعیت اجتماعی و خانوادگی؟ آیا نباید زبان فارسی هم به مانند زبانهای دیگر با زمان پیش برود؟ برای نمونه در موردی که مثال زدم، آیا هنوزداشتن و نداشتن پرده بکارت معیاری برای تعیین لقب اجتماعی نیمی از جامعه ما ایرانیان باید باشد؟ نظر شما چیست؟