Monday, January 30, 2006سرابوقتی که نگاهی به تاریخ کشورمان و دوران کنونی میاندازم و به خصوص بعد از ایجاد تشکلهای ریز و درشت جمهوریخواهی و رفراندم و به موازات آن رنج و درد کارگر(زن و مرد)، نویسنده (زن و مرد)، ملیتها(زن و مرد)، دانشجو (زن و مرد) و...و بالاخره زنان میهنمان میاندازم یاد این شعر سهراب سپهری میافتم که میگوید: آفتاب است و، بیابان چه فراخ نیست در آن نه گیاه و نه درخت. غیر آوای غرابان، دیگر بسته هر بانگی از این وادی رخت در پس پردهای از گردو غبار نقطهای لرزد از دور سیاه: چشم اگر پیش رود، میبیند آدمی هست که میپوید راه. تنش از خستگی افتاده ز کار. بر سر و رویش بنشسته غبار. شده از تشنگیاش خشک گلو. پای عریانش مجروح ز خار. هر قدم پیش رود، پای افق چشم او بیند دریایی آب. اندکی راه چو میپیماید میکند فکر که میبیند خواب. و بعد هم این بیت سهراب به ذهنم خطور میکند: آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست. به نظر شما منظور سهراب از سایه نارون که تا ابدیت جاری است چیست؟
|
![]() Saturday, January 28, 2006خبر![]() Friday, January 27, 2006آیا باز هم شاهد جنگ و کشتار در ایران خواهیم بود؟اول اینجا را بخوانید و بعد هم اینجا و اینجا را!
و خمینی گفت: جنگ برکت میآورد! و حالا من از خودم میپرسم که: مردم ایران چه فکر میکنند؟ چرا میگذارند که تجربه جنگ هشت ساله با عراق و همینطور جنگ کنونی عراق در ایران تکرار شود؟ چرا نمیبینند که همان بلایی که بر سر مردم عراق آمده میتواند بر سرآنان هم بیآید؟ جمهوری اسلامی هم اکنون خیلی ضعیفتر و منزویتر از رژیم شاه است. یعنی آنها از استبداد داخلی، زندان، گلولههای پاسداران و چماق بسیجیها ترس دارند ولی از گلولهها و بهمبهای سربازان آمریکائی و انگلیسی و زندان ابوغریب واهمهای ندارند؟ چگونه است که مردم ایران در مطرح کردن خواستههایشان و ابراز نارضایتیشان متشکل نمیشوند؟ در اینجا مذهب و اعتقاد به آسمان و همینطور احساسات کور ناسیونالیستی چقدر نقش بازی میکنند؟ ما تبعیدیان چه میتوانیم بکنیم؟ و؟؟؟؟ ![]() Monday, January 23, 2006...و باز هم چرا؟ ...و باز هم چه باید کرد؟١- این خبر را بخوانید و به دیگران هم اطلاع دهید. میخواهند زهر چشم بگیرند تا دیگر کسی از ما پایش را ازگلیمی که ولایت فقیه برایمان آماده ساخته بیرون نگذارد. غافل از اینکه این گلیم مربوط به اعصار قدیم است و ما متعلق به دوران خود هستیم.
٢- حتماً در خبرها خواندهاید که دولت ایران حسابهایش را از بانکهای اروپائی به بانکهای آسیای شرقی منتقل میکند. و البته که با اینکار نه به نفع مردم ایران بلکه باز هم به نفع بانکهای اروپایی و آمریکائی اقدام شده است. کیست که نداند دیگربانکها فقط به یک کشور و یک مؤسسه تعلق ندارند و سرمایه های مالی به شکلی شبکهای آنچنان به هم گره خورده که نمیتوان حساب این و آن مؤسسه مالی را از هم جدا ساخت. یعنی در آخر این ملت ایران است که ضررهای این جابجائی و همینطور گران شدن نرخهای بیمه و ...را باید متحمل شود وبارش را به دوش کشد و آنهم به خاطر عربده کشیهای گنده لاتهای مکتبی محلههایمان که حالا وزیر و رئیس جمهور شدهاند. ![]() Friday, January 20, 2006سنتی مدرنهفته پیش وقتی که از سفر بر میگشتم تبلیغهای بزرگ و کوچک و جور و واجور داخل و خارج فرودگاه فرانکفورت توجه مرا به خود جلب کرد. اکثر آنها محصولات کره جنوبی را عرضه میکردند. از کوچکترین وسایل الکترونیکی گرفته تا لاستیک و اتوموبیل. به یاد گزارشی که چندی پیش خوانده بودم افتادم، در آن گزارش آمده بود که صاحبان صنایع کره جنوبی فرانکفورت را به عنوان نماینده خود در بین شهر های اروپائی انتخاب کردهاند و روزی نیست که یک شرکت صنعتی و یا تجاری از کره جنوبی در اینجا دفتری باز نکند.
اما چیزی که مرا به فکر واداشت تبلیغ خط هوائی کره جنوبی بود. در این اگهی در یک طرف تصویری از زنان کره جنوبی با لباسها و آرایشهای قدیمی و سنتی با بکگراند ساختمانهای بومی این کشور و در طرف دیگر مردان با لباسهای امروزی با بکگراند آسمانخراشها و ساختمانهای مدرن بود. زیر آنها هم درشت نوشته شده بود به کره جنوبی کشور سنتی مدرن سفر کنید. با خواندن این جمله مثل برق گرفتهها تمام افکارو خواندههایم زیر رو شد. من تا به امروز فکر میکردم که یکی و یا مهمترین دلیل عقب ماندهگی ما ایرانیان نفهمیدن و نهادینه نشدن مدرنیته به عنوان یک کلیت است، وحالا یک سئوال بزرگ برایم پدیدار شده و آن اینکه آیا کشورهائی مانند کره جنوبی، ژاپن، چین و یا حتی هند وتایلند که یک جورائی خود را به کاروان زمان رساندهاند و همراه آن شدهاند آیا به آن شکلی که ما خوانده و دیده و تجربه کردهایم با مدرنیته و توسعه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی به عنوان یک کلیت درگیر شدهاند؟ در مورد هند میتوان گفت دورا ن گذار را طی میکند ولی آیا ژاپن را میتوان مدرن نامید؟ به خصوص اگر به مناسبات مابین انسانها و یا فعالیتهای سازمانهای مدنی و یا سندیکاهای آن نگاهی بیاندازیم. حتی مناسبات احزاب که در انتخابات پارلمانی ویا برای به قدرت رسیدن فعالیت میکنند با آنچه که ما از اروپا میشناسیم دگرگونه است. و با نوشتن همین جملات بالا هم باز صدها سؤال دیگر برایم مطرح شده که باید برم و به آنها بپردازم. ![]() Tuesday, January 17, 2006جدیدترین شعر سیمین بهبهانی![]() ای دیار روشنم، شد تیره چون شب روزگارت کو چراغی جز تنم کاتش زنم در شام تارت ماه کو، خورشید کو؟ ناهید چنگی نیست پیدا! چشم روشن کو که فانوسش کنم در رهگذارت آبرویت را چه پیش آمد که این بی آبرویان می گشایند آب در گنجینه های افتخارت شیرزن شیرش حرام کام نامردان کودن کز بلاشان نیست ایمن گور مردان دیارت می فروشند آنچه داری: کوه ساکن، رود جاری می ربایند آهوان خانگی را از کنارت گنج های سر به مهرت رهزنان را شد غنیمت درج عصمت مانده بی دردانگان ماهوارت شب که بر بالین نهم سر، آتش انگیزم ز بستر با گداز سوز و ساز مادران داغدارت در غم یاران بندی، آهوی سر در کمندم بند بگشا- ای خدا- تا شکر بگذارد شکارت مدعی را گو چه سازی مهر از گل در نمازت سجده بر مسکوک زر پر سودتر آید به کارت این زن ای من- بر کمر دستی بزن، بر خیز از جا جان به کف داری همین بس بهره از دار و ندارت
البته فکر نکنید که من یک شبه ناسیونالیست شدمها، اما این شعر به نظرم جالب آمد ![]() Sunday, January 15, 2006مدرنیتهانرژی هسته ای که محصول تحقیقات و اکتشافات غرب است خوب است ولی دموکراسی و پذیرش حقوق شهروندی که باز هم نتیجه مبارزات و رشادتهای غربیان است بد است. مونتاژ و وارد کردن تجهیزات نظامی و اسلحه ساخت غرب خوب است ولی ورود عقاید نوین و مدرن، آزادی احزاب و تشکلهای صنفی و مربوط به شهروندان بد است. وارد کردن پارچه های چادر مشکی و روسری مانتو خوب است ولی ورود افکاری که حقوق فردی و آزادی حق پوشش را محترم میشناسند بد است. رادیو و تلویزیون که اختراع غربیان است برای ترویج خرافات و عقاید کهنه و پوسیده خوب است ولی برای مناظره و تقابل افکار، پرداختن به زمینه های مختلف مسائل اجتماعی ، سیاسی و ارائه برنامههای متنوع هنری خارج از محدوده تعیین شده از سوی از ما بهتران، و کلاً رشد فرهنگ و معلومات بد است. ورود ماشین آلات، وسایل و تجهیزات مدرن برای کنترل رفتار، افکار و گفتار شهروندان از غرب خوب است (از جمله تجهیزاتی که میتوان به وسیله آنها مکالمات تلفنی را ظبط و بایگانی کرد ) ولی ورود افکار برابری طلبانه و فمینیستی بد است. من به این نتیجه رسیدهام که مدرنیته و توسعه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی یک کلیت است و تنها در یک زمینهء آن ( مثلاً فقط تکنولوژی) نمیتوان قدم برداشت و در آن هم موفق شد. شما چه فکر میکنید؟ ![]() |
![]() |